مسیر را درست انتخاب کنید!
امروزه کمتر کسب و کار معتبری است که تجارت سنتی خویش را به سمت الکترونیکیسازی هدایت نکرده باشد. با توجه به همین امر، به مرور زمان رقابتی سنگین در راستای کسب بازار بیشتر به شبکه جهانی اینترنت نیز گسترش پیدا کرده است. در چنین فضایی صرفا نمیتوان به حضور بیبرنامه در اینترنت اکتفا نموده و میبایست با بررسی دقیق بازار هدف، مشتریان، رقبا، بودجه، رفتارها، حساسیتها و معیارهایی از این دست نسبت، نسبت به طرحریزی استراتژیهای هدفمند مربوط به راهاندازی کسبوکار آنلاین اقدام نمود. استراتژیهایی که نقشه راهی در راستای حضور فعالانه شما در این مسیر پر پیچ و خم خواهد بود.
تمایز از اینجا آغاز میشود!
با توجه به اینکه عمدتا افرادی که بهتازگی قصد قدم گذاشتن به این مسیر را دارند، آشنایی کافی با مفاهیم، ابزارها و رهیافتهای گوناگون این حوزه که شالودهای از مباحث علوم کامپیوتر (نرمافزار و فناوری اطلاعات) و مدیریت (بازاریابی، برندینگ و …) هستند را ندارند، ارائه راهنماییهای لازم در راستای شناخت هرچه بهتر این حوزه برای آنها همانند چراغ راهی خواهد بود تا بتوانند به صورت آگاهانه نسبت به اتخاذ تصمیمات مربوط اقدام حاصل نمایند.
برای مثال یکی از نقاط مبهم برای مشتریان این است که چرا وقتی ابزارهای رایگان، پرسرعت و در دسترسی همانند شبکه اینستاگرام یا تلگرام و نظایر آن وجود دارد، میبایست برای راهاندازی وبسایت هزینه کنیم؟ در پاسخ باید گفت هیچکدام از این ابزارها و شیوههای مدیریت آنها از اساس به عنوان راهحلهای جایگزین مطرح نمیباشند. برای مثال هیچیک از شبکههای اجتماعی نمیتوانند جایگزین داشتن یک وبسایت برای کسب و کار شما باشند، این یک امر بدیهی است، چرا که نه توان رسمیتدهی، نه توان جستجوپذیری و نه توان ساختاربندی یک وبسایت را دارا میباشند و در واقع صرفا یک ابزار مکمل به شمار میروند. از طرف دیگر با توجه به سهولت دسترسی مخاطبین به شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام، امروزه حضور در شبکههای اجتماعی به موضوعی اجتنابناپذیر بدل گشته است و عدم حضور در آن به معنای از دست دادن برخی از فرصتها تلقی خواهد شد. این تنها یک مثال از پرسشهای متعددی است که وقتی بیپاسخ بماند، منتهی به اتخاذ تصمیماتی خواهد شد که نه تنها ممکن است ارزش آفرین نباشند، که ممکن است ماهیت ضد تبلیغ نیز پیدا کنند.
لطفا معمولی نباشید!
هنگامیکه در زمینه مدیریت یک وبسایت، یک کانال تلگرام، یک صفحه اینستاگرام یا توئیتر و یا انواع رسانههای ارتباطی دیگر صحبت میکنیم، ممکن است از خود بپرسید چه تفاوتی بین شبکه اجتماعی یک فرد یا شرکت مطرح و یک فرد یا شرکت معمولی وجود دارد؟ ما شما را در اولین قدم به مشاهده هویت بصری آن مجموعه دعوت مینماییم، برای مثال وقتی به پستها یا صفحات مربوط به رسانههای یک شرکت معتبر مراجعه مینمایید، شاهد نظم بصری یکپارچه و مبتنی بر ترکیب رنگی مشخص، ساختار و قابهای هماهنگ و شعارها و پیامهای استاندارد خواهید بود، به گونهای که بین عناصر داخلی کلیه این رسانهها، وحدت رویه را کاملا مشاهده خواهید کرد، در حالیکه در یک رسانه معمولی که فاقد فکر و برنامهریزی در زمینه تولید محتواست، چنین نیست، یک بار از فونت “الف” استفاده میشود و یک بار فونت “ب”، یک بار رنگ لوگوی شرکت آبی میشود و یک بار بنفش، یک بار شعار شرکت این است و یک بار آن، یک بار قاب تصویر باز است و بار دیگر بسته، یک بار باکیفیت است و بار دیگر بیکیفیت، یک بار خودمانی مطلب مینویسد و بار دیگر رسمی و انواع ناهمسانیهای دیگر که نشاندهنده عدم استراتژِ، مدیریت متمرکز و یکپارچه میباشد.
با توجه به اینکه مدیریت اصولی این رسانهها و ترکیببندی و چیدمان صحیح مولفههای نوشتاری، تصویری، ویدئویی و همچنین ایفای نقش روابط عمومی و پرسش و پاسخ بین مخاطبین و مدیر رسانه و البته وظیفه مهم تولید محتوا، نیازمند شناخت بر رشتههای گوناگون از جمله علوم کامپیوتر، گرافیک، مدیریت، ادبیات و حتی گاهی روانشناسی و جامعهشتاسی میباشد و صاحبان کسبوکار به دلیل کمبود زمان و عدم تسلط بر این حوزهها قادر به مدیریت آن نیستند، پیشنهاد میشود که اجرای این پروسه زیر نظر کارشناسان امر صورت پذیرد، چرا که انجام ندادن یک کار بسیار بهتر از غلط انجام دادن آن است. همه این موارد به همراه فرصتها و چالشهای مشاغل در دنیای مجازی از مواردی هستند که موجشکن در مشاوره با شما آنها را مطرح خواهد کرد.