بلعیدن اپسیلون به اپسیلون فرصتها! – قسمت ۲
به تو حمله شد؟ ضد حمله بزن!
موج شکن – اصولا زندگی بیمشکل یعنی زنگ خطر، چرا که عدم وجود مشکل به معنای عدم حضور در مسیر است. طبیعتا مشکلات بیشتر به رشد بیشتر ختم خواهد شد و این کاملا غیرطبیعی است که ما توقع داشته باشیم با کوچکترین تلاشها به بزرگترین دستاوردها دست پیدا کنیم.
طبیعتا ما در مقطع مختلف زندگی دارای اهدافی کوتاه و میان مدت هستیم. برای مثال در ایام کنکور به دنبال قبولی در یک دانشگاه تراز اول، اما آیا هدف ما صرفا به قبولی در آن دانشگاه ختم خواهد شد؟ مطمئنا خیر، چرا که هدف ما بسیار بزرگتر از قبولی در یک رشته و دانشگاه خاص است و این صرفا به عنوان یک هدف نسبی و کوتاه مدت مورد توجه ماست که چند سالی درگیر آن هستیم و البته باید توجه داشت که زندگی ما نیز در این بازه زمانی تحت تاثیر همین چند سال قرار خواهد گرفت، ولی اساسا هدف ما خیلی بزرگتر از اینهاست و در پشت پرده این هدف، حس رضایت درونی نسبت به خودمان است و طبیعتا برای رسیدن به این حس زیبا، این خود ما هستیم که باید انگیزه رسیدن به آن را در خود ایجاد نماییم، در غیر اینصورت هیچ فرد و کتاب دیگری چنین تواناییای را نخواهد داشت، در مقابل حملههای بیرونی و درونی، دفاع مطلق کافی نیست، چرا که دفاع مطلق تحلیل دهنده انرژی شماست. بنابراین شما میبایست ضد حمله بزنید!
تو میرسی، تنها اگه متفاوت از دیگران باشی!
تردید نداشته باشید که حاصل استرس، اضطراب، فکر و خیال، انرژیهای منفی درونی و بیرونی، صحبت از نرسیدن، اعتماد به نفس پایین، غم و غصه، پریشانی و… نتیجهای جز شکست را در پی نخواهد داشت. انسان موفق در لحظه موفق است نه صرفا در انتهای مسیر و او میداند هر مشکلی که در حال حاضر وی را تهدید میکند منحصر به خودش نیست و خیلیها بودند که با موفقیت از این مسیر عبور نموند، پس چرا او نتواند؟ طبیعتا وجود استرس امری طبیعیست اما تا حدی که مثبت و تحرکزا باشد، اما ادامه مسیر استرس و اضطراب به چیزی جز انفعال ختم نخواهد شد.
بنابراین به انرژیهای منفی اطرافت توجه نداشته باش، به حرفهای انسانهای ناموفق توجه نکن، چرا که در مسیر زندگی تعداد افرادی که موفق نشدند بسیار بیشتر از افرادیست که موفق شدند و طبیعی است اگر درجه انرژیهای منفی بیشتر از انرژیهای مثبت باشد اما کسی که میخواهد بر روی قله بایستد، باید این مشکلات را تحمل کند، چون تو به وضعیت فعلی راضی نیستی، چون تو به دنبال خاص بودنی و این تو هستی که هم میخواهی و هم میتوانی که تابعی از موفقیت باشی!
شروع نرم را فراموش کن! اکیدا صعودی آغاز کن!
همیشه برای موفق شدن باید کَند و رفت، باید در همان لحظه بیشترین تلاش را برای رسیدن به هدف انجام داد. شب امتحانها را به یاد بیاور و به یاد بیاور که کوتاهترین فرصتها چه معجزهای میکردند و میکنند این شب امتحانها! شبهایی که معمولا گاهی به صبح و حتی جلسه امتحان نیز پیوسته بودند و نهایتا به موفقیت نیز ختم میشدند. به یاد بیاور آن با جان و دل مایه گذاشتنها را…
انحراف از جایی آغاز میشود که ما صرفا زمانهای خاصی از زندگی را حیاتی میدانیم، صرفا لبههای زندگی را و تصور نمیکنیم که در همین لحظه که این متن را میخوانیم / مینویسیم نیز در لبه حیاتی زندگی قرار داریم و همین ربع ساعتها نیز حیاتیاند! و همین زمانهای کوچک نیز اثربخشند… رقابتی را مانند کنکور را در نظر بگیر که داوطلبین زیادی همگی مشغول مطالعه هستند، یکی ساعت چهار بعد از ظهر، یکی شش، یکی هشت و… به بهانههای مختلف از ادامه کار سرباز میزند، الگوی من چه خواهد بود؟
اینکه چون بقیه رقبا (حتی همه آنها) زودتر صحنه را ترک کردند، من نیز همانند آنها عمل کنم و یا خیر، انسان هوشمند به دیگران توجهی ندارد و حرکتش سیال و رونده است و به حدی جلو میرود که از برنامه خود نیز جلو بزند! و چه لذتی برتر از آن حسی که هنگام خواب آن شب به سراغش میآید، تا وقتی سر روی بالش میگذارد با صدایی گرم زمزمه کند: امروز یه روز بینظیر بود، هرچی در توان داشتم گذاشتم، هرچی!
همچنین بخوانید:
بلعیدن اپسیلون به اپسیلون فرصتها! – قسمت ۱
دوست عزیز درود بر شما مطالب بسیار آموزنده و جالب است خود من کلی یاد گرفتم به نقل از دوستان بنده هم آدم خوشبین، مثبت و امیدواری هستم (positive self confidence) و اعتماد به نفس مثبت یعنی میدونم و میتونم اما بار ارزشی ندارد در علم (science) همانطور که مثبت بودن اهمیت دارد منفی بودن هم اهمیت دارد ما بار مثبت و منفی داریم برق مثبت و منفی داریم اما انرژی مثبت و منفی که نه جنابعالی بلکه بسیاری از دوستان استفاده میکنند از اون حرف های عجیب و غریبه ما در علم بحث ارزشی و درست و غلط نداریم ممکنه برای بنده بفرمایید یه پسری که دنبال یه دختر راه میوفتد و فقط و فقط یک هدف دارد سوء استفاده از اون دختر میشد بفرمایید این کجاش مثبته کجاش منفی حالا اگه اونها بعد از اینکه با هم دوست شدند و زبانم لال زبانم لال یه سانفرانسیسکویی هم با هم رفتند و هر دو خوشحال و راضی بودند حالا کجاش مثبته کجاش منفی این تنها جایی بود که به عقل ناقص بنده کمی جای صحبت داشت وگرنه عالی بود ممنون از شما
با سلام خدمت شما
جناب آقای کوروش گرامی، از اینکه اطلاعات خوب و پرارزش خودتون رو با ما به اشتراک گذاشتید از شما سپاسگزاریم.